تاریخچه پیدایش پارچه در ایران و جهان
پارچه چیست؟
پارچه اصطلاحی عمومی است که به مواد ساخته شده از نخ، و الیاف طبیعی یا مصنوعی اطلاق می شود. پارچه ها بسته به نوع، ضخامت و تراکم نخ های به کار رفته در آن ریز یا درشت هستند و همین امر باعث نرمی و لطافت یا زمختی آن ها می شود.
این یک تعریف کلی در مورد پارچه بود جهت آشنایی بیشتر به مقاله انواع پارچه مراجعه کنید. اما برویم سراغ تاریخچه پیدایش پارچه در جهان و ایران .
پیدایش پارچه
اگر نگاهی به اطراف خود بیندازیم استفاده از پارچه را همه جا می بینیم. پرده ، مبل، لباس، کیف، کفش، و … اما از اول پیدایش پارچه اینقدر جایگاه پررنگی نداشت. انسان های اولیه از برگ درختان برای پوشش خود استفاده می کردند تا اینکه کم کم متوجه شدند که پوست حیوانات بدن آن ها را در برابر گرما و سرما خیلی خوب می تواند محافظت کند. به تدریج به کاربردهای اون بیشتر پی بردند و یاد گرفتند که از کنار هم قرار دادند پشم گوسفندان برای خود پوشش تهیه کنند. این ها فقط برای رفع نیاز و محافظت بدن بود تا اینکه با گذشت زمان پارچه شد وسیله ای برای زینت بخشیدن به زندگی و مظهری از زیبایی شد.
برای نخستین بار پارچه پنبهای در حدود ۱٬۹۰۰ سال پیش از میلاد توسط تمدن دره سند در آسیای جنوبی بافته شد. همینطور پیش رفت و پیش رفت تا اینکه پارچه و پارچه بافی شد یک صنعت جهانی. بازارجهانی منسوجات در سال ۲۰۱۹ یک بازار ۹۶۱٫۵ میلیارد دلاری شد و پیشبینی میشود این بازار در سال ۲۰۲۷ به ۱۳۵۰٫۲۴ میلیارد دلار برسد.
پیشینه پارچه در ایران
کاوش ها و تحقیقات پژوهشگران گواه این است که ایران در زمینه بافت پارچه از پیشتازان بوده است. کشف سفالها، نگینها و مهرههاییاند که بیش از هشت هزار سال قبل از میلاد در ژرفای خاکهای این مرز و بوم جا گرفتهاند دلیلی بر این ادعاست.
دوک نخریسی اولین وسیله پارچه بافی است که الیاف را به نخ تبدیل میکند. تکامل این وسیله نقش مهمی در پیشرفت فن نساجی داشته و مقدمه پیدایش چرخ نخ ریسی بوده است.
لنگرها و دوکهایی که طی سی سال اخیر در حفاریهای مختلف بهدست آمده، گواه وجود کارگاههای بافندگی در ایران کهن است. باستانشناسانی چون پروفسور گیرشمن و دکتر فیلیس اکرمن تأیید میکنند که عمر این دوکها و لنگرها، با نخستین آثار سکونت انسان در فلات ایران مطابقت کامل دارد.
اولين پارچه بافته شده در ايران به ۴۰۰۰ هزار سال قبل از ميلاد مسيح بر مي گردد كه در حفاريات شوش بدست آمده است. قسمت هايي از اين قطعه پارچه هم اكنون در موزه هاي لووروبافلو موجود است. اخيرا نيز ايران در كشفيات خود كه قسمتي از آن روشنگر دوران ما قبل از آريايي است بقاياي دوك هاو سنگ هايي به دست آمده است كه نشان ميدهد ریسندگي در دوره افسانه اي ايران معمول بوده است.
مهری به دست آمده از محوطه چغامیشِ خوزستان متعلق به ۳۳۰۰ قم زنی را در حال نخریسی نشان میدهد. دستگاه بافندگی وسیله بعدی است که تاریخ ابداع آن به اوایل هزاره چهارم قبل از میلاد میرسد. بر روی مهری که از شوش به دست آمده است، دو نفر در کنار دستگاه بافندگی نقش شدهاند که نشاندهنده وجود این حرفه در آغاز عصر شهرنشینی است.
در دورهٔ مادها و در آذربایجان پارچههایی زیباتر و بهتر از گذشته بافته میشدهاست. چنانکه کورش هخامنشی تحتتاثیر زیبایی و کمال لباس مادها قرار گرفت و نزدیکان خود را نیز برآن داشت تا مانند مادها لباس بپوشند
به گفتهٔ اکثریت قریب بهاتفاق پژوهشگران و مورخان، دورهٔ ساسانی یکی از درخشانترین و گویاترین دورهها از نظر بافندگی بودهاست. مسعودی در کتاب مروجالذهب مینویسد: «نیمی از شوکت و عظمت این دوره را باید در توسعهٔ صنایع از جمله صنعت بافندگی جستجو کرد.» خوشبختانه بافتههای این دوره بهوفور در موزهها و کلیساهای غربیان حفظ شدهاست.
دوران سلاجقه را باید دوران شکوفایی دوبارهٔ هنر ایران دانست. از آن دوره حدود ۵۰ تکه پارچه باقی ماندهاست که اوج هنر در آنها دیده میشود. در این دوره پیچیدهترین و ظریفترین نقشهها بافته میشد. در این دوره بافت شطرنجی یکدرمیان و دولا معمولتر بود و پارچههای دورو و اطلسی در کمال مهارت رایج بود
اما صنعت پارچه بافی در ایران همیشه هم روی ریل نبود و در کنار فرازهایی که داشت فرودهای تندی نیز داشته به عنوان مثال در دوران پس از انقراض دولت هخامنشی، مدت ۵ قرن از نظر بسیاری از صنایع و هنرها از جمله صنعت بافندگی پیشرفت چشمگیری پدید نیامد.
در دورهٔ اسلامی به سبب درگیری عمومی ایرانیان با اعراب و چند پارگی حکومتها در دورههای مختلف، صنعت بافندگی از درخشندگی و پیشرفت افتاده بود و در بسیاری از دورهها صنعت پارچهبافی چنان سیر نزولی میپیمود که گمان نمیرفت دیگر هرگز شکوفا شود. استیلای مغول بر ایران هم از دوران تاریک صنعت پارچه بافی در ایران بوده است.
با سقوط صفویان به دست افغانها، چراغ هنر ایران هم رو به خاموشی گرایید. افشاریه و زندیه و قاجاریان هم هیچ کاری برای نجات آن انجام ندادند. اگر دوره قاجاریه را یکی از بدترین و دردآورترین دوران در طول تاریخ ایران در زمینه صنعت نساجی و بافندگی پارچههای دستی و سنتی بدانیم، بجاست.
همین دوران است که ورود پارچههای خارجی رونق میگیرد. فاستونی و ساتن از جمله پارچههایی محسوب میشوند که استفاده از آنها در این برهه متداول میشود. معروف است که امیرکبیر در زمان صدارت خود خرید پارچههای خارجی را تقبیح کرده و از مردم میخواهد از پارچههای داخلی استفاده کنند، از همین رو پارچه ترمهای که در آن زمان بافته میشده، به شال امیری معروف میشود.
شروع سیر قهقرایی بافت پارچه در ایران با ورود اجناس خارجی در عصر پهلوی رقم می خورد. یعنی دورانی که واردات انبوه لباسهای «حاضر وآماده» خارجی باب میشود.
در حال حاضر ایران خود یک صادر کننده پارچه محسوب می شود و کارخانجات بسیاری در تولید انواع پارچه مشغول هستند. از بزرگترین آنها می توان به کارخانجات پارچه بافی یزد اشاره کرد.